و آن این بود: «مرگ یک مادر بهخاطر400 هزار تومان!». روایت تکمیلی خبر این است که « در یکی از شهرستانها، دکتر ... بهعلت واریز نکردن مبلغ 400 هزار تومان از سوی بیمار وضع حمل به حساب شخصی وی بهعنوان «حق چاقو»، عمل جراحی او را به تأخیر انداخت و بعد از یک روز معطلی در بیمارستان، روز بعد بیمار را به اتاق عمل برد و نوزاد را نجات داد ولی مادر راهی قبرستان شد».
شاید در انبوه اخبار روزانهای که از طریق خبرگزاریها مخابره میشود و مطبوعات از آن استفاده میکنند، این خبر در فضای سیاستزده رسانهها برای متولیان آن جذاب نیامد و از آن بهره نگرفتند و بهجز چند رسانه معدود، دیگران بهآرامی از کنار آن گذشتند.
میگویند رسانهها میزانالحراره جامعه هستند، چرا باید آنها در برابر چنین اخباری که فقط و فقط از جنبه انسانی و عواطف بشری قابل ملاحظه است، سکوت کنند.وقتی که انسانیت بهعنوان میزان عمل اجتماعی قرار گیرد، صرفنظر از گرایشها و سلایق باید در برابر چنین اخبار تکاندهندهای آرام و قرار نداشت.
سالهاست که میشنویم نظام رفاه و بیمه همگانی فراگیر شده است و باز هم میشنویم کسی بدون پول و رنج ناداری نباید از درمان بازماند، اما متأسفانه در عمل میبینیم نظام بهداشت و درمان همچنان ناکارآمد است.
به نظر نگارنده آنچه در این رابطه روح انسان را میآزارد، این است که چرا باید یک انسان به یک انسان دیگر به وزن مادی بنگرد و پول تعیینکننده باشد، حتی اگر جان انسانی در میان باشد. پول تعیینکننده باشد، حتی اگر انسان از درد و بیماری بر خود بپیچد. پول تعیینکننده باشد، حتی اگر آه و ناله بیمار را بشنویم و تن رنجور او را ببینیم اما بهآرامی و بهراحتی از کنار آن بگذریم.
لذا اینگونه اخبار که هرازگاهی میشنویم و در لابهلای برخی مطبوعات جا باز میکنند باید نهیبی باشد بر همه ما که فارغ از همه سیاستبازیها و سیاسیکاریهای روزمره، بر انسانیت و منش انسانی تأکید کنیم و بر این نکته پای فشاریم که امروز بیش از هر چیزی به اخلاق احتیاج داریم.